معماری مدرن روزدنیا...؟
هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری مدرن روزدنیا و آدرس memarie-modern.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 معماري ديناميك

ديناميك در فيزيك به معناي حركت است . در معماري نيز ديناميك به عنوان يك سبك و هم به عنوان يك پديده خارق العاده مطرح مي شود . ساختمانهايي كه دائما در حال حركت و تغييرند و در عين حال شكل خود را براي انطباق با تصورات انساني تغيير مي دهند ، اندام ها و اشكالشان تغيير مي كند تاهمخواني بهتري به افكار و تخيلات ما و همچنين طبيعت داشته باشد . بناهاي ما در معرض خورشيد و باد هستند ، بنابراين طبيعت به تنهايي تمام انرژي مورد نياز را به ساختمان مي دهد . اين ساختمانها جهت حركت خورشيد را تعقيب مي كنند ( سازگاري با محيط طبيعي ) . بنابراين همساز شدن با طبيعت باعث مي شود اين بناها انرژي مورد نياز خود را تامين كنند .

در اين سبك از معماري با چرخش 360 درجه اي ، چشم اندازي باز و ديد گسترده و عميق از جهان طبيعت آينده و زندگي دريافت مي شود .

بناهاي معماري ديناميك دائما در حال تعديل و تغيير در شكل و كالبد خود است .

در اين بناها هرطبقه به صورت مجزا در حال چرخش است . و همزمان با آن فرم كلي بنا در حال تغيير و تحول است و نماهاي متفاوت از زواياي متفاوت را به ارمغان مي آورد . اين رويكرد جديد ، در واقع نوعي قالب با معماري معاصرهاست كه تا به حال تمام اتفاقات آن را براساس قانون گرانش زمين بوده است و به عبارت ديگر بينش و ديدگاه جديد اين سبك معماري بر اساس مجموعه نيروهاي محرك پايه ريزي شده كه درواقع معماري سنتي كه تاكنون بر اساس ثقل و جاذبه استوار بوده است را به چالش مي كشد . معماري ديناميك سمبل فلسفه جديدي بوده كه سيماي شهرها و ايده زندگي ماراتغيير خواهد داد. از اين به بعد بناها و ساختمان ها داراي بعد چهارم مي شوند كه همان زمان است . پس ديگر فرم آنها به اجسام صلب و سخت محدود نمي شود و بناها داراي رويكرد و گرانشي نوين و انعطاف پذير خواهند شد و در نتيجه شهرها سريع تر از آنچه تصور مي كنيم تغيير خواهند كرد .

با اين معماري نوظهور خانه هايي كه ما در آن زندگي مي كنيم و نحوه زندگي ما شروع به تغيير اساسي مي كند و ساختمان ها ديگر محصول افكار فسيل شده و قديمي معماران نخواهند بود . بلكه تبديل به بناهايي مي شوند كه در حال دگرگوني هستند و دائما براي ما چشم اندازها و تجارب جديدي همراه با زمان را به ارمغان مي آورم درنتيجه قلم معماران نمي تواند محيطي را بر ما تحميل كند ، هرساختمان داراي نوعي آزادي ، اختيار و خاستگاه خاص خود مي شود . روشهاي پيشرفته ساخت و توانايي توليد انرژي توسط خود بنا كه همان خودكفايي درتوليد برق است دوفاكتور و ويژگي شاخص در معماري ديناميك مي باشد .

دوويژگي شاخص درمعماري اين بنا :

1.      نحوه ساخت

2.      خودكفائي در توليد انرژي

 اين سبك معماري در چگونگي ساخت نيز داراي نوآوري است . درواقع ساخت نيز داراي نوآوري است . در واقع اولين ساختماني است كه دركارخانه و بدون سايت ساخته مي شود ( به جز هسته مركزي بتني ساختمان )كه در محل بنا واقع مي شود و قطعات پيش ساخته و واحدهاي پيش ساخته به هسته الصاق مي گردد . اين اجزا ( لونيت ها ) با استاندارد كيفي بالا دركارخانه ساخته مي شود و تمام لوله كشي ها ، سيم كشي ها ، سيستم تعويه و نازك كاري آن انجام مي شود كه خود مزيتي بزرگ محسوب مي گردد . جون در اين روش نازك كاري داراي كيفيت بالايي است و همچنين لونيت ها در سايت به هسته بتني متصل مي شود به تعداد كمتري كارگر ساختماني در سايت نياز است درنتيجه تلفات جاني و صدمات كمتري دارد .

تعداد كارگران ساخت مورد نياز از 2000 كارگر به 90 نفر كاهش مي يابد همچنين در مخارج و زمان ساخت ساختمان صرفه جويي مي شود . بنابراين اين روش داراي تضمين صرفه جويي 20 درصدي در هزينه هاست كه تاثير عظيمي در ساخت و ساز جهاني خواهد داشت . در حقيقت سه ويژگي خاص معماري ديناميك يعني تغيير شكل ، روشهاي پيشرفته توليد صنعتي قطعات و خودكفايي بنا در توليد انرژي ، مي تواند مزاياي بسيار زيادي در سطح ساخت و ساز جهاني به دنبال داشته باشد . در داخل اين بناها از سيستم دي كنترل الكتريكي و طراحي داخلي و مبلمان بسيار لوكس استفاده خواهد شد .

در واقع در يك برج گردان كارخانه 90 درصد كارها در كارخانه ها انجام مي شود ورودي هسته مركزي در سايت مونتاژ و هزينه تمام شده آن 23% كمتر از روشهاي متداول امروزي ساخت و سا ز در محل بناست. و به جاي 2000 نفر 700 نفر در كارخانه در شرايط مطلوب كارمي كنند و 90 نفر هم در سايت كار مونتاژ را انجام مي دهند .

3.      خودكفايي در توليد انرژي الكتريكي : در اين نوع از معماري توربين هاي بادي كه به صورت افقي بين طبقات نصب مي شود بهره مي برند كه علاوه بر تامين برق كل ساختمان برق مورد نياز چندين ساختمان مجاور و در مقياس خودش را نيز فراهم مي كند .

اين بناها متغير قادر به تامين دروني الكتريكي خود خواهند بود و توربين هاي بادي به همراه پانل هاي خورشيدي با استفاده از باد و نورخورشيد درون ايجاد هرگونه الودگي تمام انرژي مورد نياز خود را فراهم مي كنند كه ارزش آن در سال معادل 7 ميليون دلار خواهد بود .

هرتوربين مي تواند 3% مگاوات برق توليد كند مثلا باتوجه به وجود 4 هزار ساعت باد سالانه در دبي ،‌بهترين هاي استفاده شده در بنا مي توانند 1200000 كيلووات ساعت انرژي توليد كنند . باتوجه به اينكه مصرف متوسط انرژي هرخانواده 24 هزار كيلووات ساعت تخمين زده مي شود . هر توربين مي تواند انرژي 50 خانواده را تامين كند .

 

پايه گذاري معماري ديناميك :

باشروع كارهاي ساختماني اولين بناي متحرك توسط معمار ايتاليايي تبار ديويد فيشر عصر تازه اي در معماري آغاز مي شود به نام عصر معماري ديناميك

فيشر 58 ساله كه داراي مدرك دكتراي افتخاري كازا از موسسه پروديو در دانشگاه كلمبيا از نيويورك است مي گويد : او حتي وقتي يك پسر بچه ي كوچك بوده اين افكار را در ذهن خود داشته است . او به ياد دارد روزي كه مادرش او را به اطراف درياي مديترانه براي تعطيلات برده و از او پرسيده بود كه كجا مي خواهد زندگي كند ، او درست در همان موقع دريافته بود كه نمي خواست در مكان معيني زندگي كند يا در جايي كه زندگي خواهد كرد محصور نباشد.

پس از همانجا بود كه نظريه زندگي در يك مكان ولي داشتن منظره هاي مختلف شكل گرفت فيشر مي گويد " من هميشه معتقد بودم كه معماري بايد بخشي از زندگي باشد ، پس من دنبال وجه و بعد چهارم مي گشتم كه زمان است . اين داراي هما ن فضا و مكان است رو به منظره هاي مختلف .

 

او به فلورانس رفته بود تا يك هنرمند شود و وقتي حركت دوره رنسانس ( تولد دوباره هنر و فرهنگ ) شروع شد او با درجه افتخاري از دانشگاه فلورانس در سال 1976 فارغ التحصيل شد . سپس در همان دانشگاه معماري را تدريس كرد . فيشر ميگفت كه طرح او به مستاجران اجازه استفاده نوعي آسانسور مخصوص را خواهد داد كه بتوانند ماشينشان را در طبقه فوقاني ساختمان يا هركدام طبقه اي كه در اشتغال خود دارند پارك كنند . اين ساختمان قابليت فهم حداقل سه زبان انگليسي ، ايتاليايي و عربي را خواهد داشت .



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

این نقشه در ۵ سقف و در حدود ۷۵۸۰ متر زیربنا که در هر طبقه ۳ واحد و در ۶ بوک طراحی گردیده.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

ايران

 

اين سرزمين در شرق بين النهرين که ازهرسوبا رشته کوه هايي محصور شده است درسال(۵۴۹ق.م) بابل را اشغال کرد و وارث امپراتوري ﺁشور شد .اين سرزمين اکنون ايران نا ميده مي شود حال ﺁنکه "Persia" همان فارس يا پارس  است که تنها قسمتي از جنوب ايران است .

 

 نقاشي پيش از تاريخ در ايران باستان :

قديمي ترين ﺁثار نقاشي ايرانيان به بيش از(١٢٠٠٠سال) پيش بر مي گردد از عصر حجر ﺁثار نقاشي ديواري بر ديواره ي غارهاي اين دوران در لرستان در غارهاي " هميان" و "دوشه" در کوه هاي مير ملاس بدست ﺁمده که به ده هزار سال پيش مربوط مي‌شود. تمامي اين ﺁثار به روش بسيار ساده و با رنگ سياه طراحي شده اند و به روش ساده گرافيکي نقاشي شده اند.

 

تمدن و ﺁثار نقاشي در سيلک :

در سه کيلومتري جنوب غربي کاشان (٧٠٠٠ق.م) قديمي ترين سکونت بشري در دشت مرکزي ايران شناخته شده است. قدمت ﺁثار اين ناحيه به ٣تا ٥هزار سال قبل ميرسد . نقاشي سفا لينه ها بخصوص در رنگ ﺁميزي وتزئينات و نقوش هندسي و طراحي حيوانات محسوس است .نقوش جانوري و هندسي به طرز ماهرانه اي با يکديگر تلفيق شده اند. ظروف سفا ليني سيلک شامل : ١. ظروف با نقوش سياه ٢. ظروف با نقوش قرمز ٣ .ظروف ساده بوده اند.

 شهرت تپه سيلک به دليل ظروف سفا لين رنگين و منقوشي است که از دل حفاريها بدست ﺁمده اند. ﺁثار نقاشي بدست  ﺁمده از اين دوره نقشها يي است که بر روي سفا لينه ها اجرا شده اند که مشتمل بر نقوش حيوانات تزئين شده و  تجريدي و اشکال هندسي است.

 

تمدن حسنلو و زيويه :

در حسنلو (حد فاصل مهاباد و درياچه اروميه ) و زيويه (ﺁذربايجان غربي ) تمدن پيشرفته اي وجود داشته است.

اشيائ طلايي ومفرغي وعاجي حدود (٧ قرن ق.م ) از اين دره بدست ﺁمده است. پيکره سازي وبرجسته کاري روي فلز وطلا در تعدادي از ﺁثار اين دوره ديده مي شود .

تمدن مارليک و املش :

در منطقه شمالي ايران ( گيلان وبين رشت وقزوين در دره ي گوهررود ) ﺁثار بسيار زيباي سفاليني بدست ﺁمده  است. شامل پيکره هاي انساني وحيواناتي نظير گوزن و بزکوهي . سفالگري به پيکره سازي نزديک شده و مجسمه ها  وظروفي طلايي نظير جام مارليک با نقش شير پرنده از اين دوره بدست ﺁمده است. ﺁثار مارليک مانند مفرغهاي لرستاني که از داخل قبرها کشف شده اند.

 

زيگورات:

   برجسته ترين بخش معبد وشناخته شده ترين ساختمان در دره ي بين النهرين " زيگورات " ناميده مي شد. برخي اين ساختمانها را پلکانهايي ازا ﺁسمان يا کوه هاي ساختگي توصيف کرده اند. شهرهاي سومروايلام و در ايران چغازنبيل  در خوزستان بقاياي زيگورات به جاي مانده است که در (١٢٥٠ق.م ) يعني حدود ٧٠٠سال قبل از هخامنشي  ساخته شده است. زيگورات معبد بزرگي بوده که محل زندگي خدايان تصور ميشده است.

 

 اشيائ مفرغي لرستان:

 صنعت برنز بين (١٥٠٠تا ٧٠٠ق.م )در لرستان رواج داشته است. از مقابر مکشوف در لرستان اشيائ برنزي يافت شده اند. اين اشيائ با درجه بالايي از انتزاع تصاوير جانوران را به وسايلي صرفا تزئيني تبديل مي کند. اشيائ   برنزي لرستان نظير دهانه ي اسب وکاسه وسلاح وجام که بر روي هم " ابزارها ي چادر نشينان " ناميده ميشود. اين  ﺁثار با فلزکاريهاي ساکنان استپهاي ﺁسيا نزديک است.

 

 جام منقوش از شوش حدود (٥٠٠٠-٤٠٠٠ق.م ) :

 اين جام خوش نقش بر سطح ﺁن هيکل بز کوهي با شاخهايش بصورت ساده شده با چند منحني سيال وخرانده تجريد  يافته است. در بالاي نقش بز، سگهاي نازي همچون نواري حاشيه اي ودر بالاي ﺁن رديفي از پرندگان دراز گردن  ديده مي شود.

 

 

 مراکزي که ﺁثار سفاليني با نقوش انتزاعي کشف شده اند عبارتند از :

( تخت جمشيد ،شوش ،نهاوند و تپه سيلک ) که سبو، کاسه، ﺁبخوري و ابريق با نقش جانوران تيز تک چون بز و  ميش کوهي و انواع پرندگان ﺁشکار مي سازند.

 

 هنر سکايي:

 سکاييان نيز چون مادها وپارس ها متعلق به دسته اي از اقوام دوره گرد هند و اروپايي بودند که کمي پس از سال  (١٠٠٠ق. م ) وارد خاک ايران شدند . درسال (٦١٢ ق.م ) انعقاد پيمان اتحادي ميان مادها و سکاييان منجر به  سقوط شهر نينوا گرديد .

 سکاييان طي اقامت خود در ايران از مفرغگران لرستان چيزهاي بسيار فرا گرفتند .

 

 هنر هخامنشي :

ترکيبي عالي و استثنايي از بسياري عناصر گوناگون اشوري ، بابل ، مصري و اندکي يوناني بوده است. ايرانيان به  افرينش نقشهاي تزئيني واساطيري بدون در نظر گرفتن مقياس کارتوجه داشتند.ميراثي که از برنز هاي لرستاني  برايشان باقي بود در سرستونهاي تخت جمشيد وتا بافته ها وزرگري هم ديده مي شود مانند نقش گاو نر و نقش شير. شير هخامنشي کمتر به صحنه هاي حقيقي و روزمره مي پرداخت و بيشتر سمبوليک  بود وبه موضوعات زندگي و  ﺁداب و رسوم پادشاهان و هديه ﺁورندگان مي پرداخت و هدف نمايش قدرت پادشاهي وامپراتوري هخامنشي بود.

سفالهاي لعابداررنگين و منقوش در اين دوره معمول بود که در واقع نشان از نقاشي اين دوره نيز دارد .

طرح هاي نقش برجسته تخت جمشيد ونقش رستم صحنه هايي از نمايش قدرت پادشاهان هخامنشي است.

 

تخت جمشيد :

اين کاخ در زمان داريوش اول (٥١٨ق.م ) ﺁغاز شد و توسط خشايار شاه به پايان رسيد. طرح عمومي ﺁن مشتمل است بر  چند تالار پذيرايي از جمله : تالار ﺁپادانا ٬ تالار تاجگذاري (صد ستون ) ٬ اتاقهاي اندرون پادشاهي ٬ دروازه ي تشريفا تي  و جايگاه خزانه و ساختمانهاي زندگي و خوابگاه  خدمتکاران . در سراسر اين کاخ بيش از هر چيز سنت هنر ﺁشوري به  چشم مي خورد . تراکم ساختني ستونها مصري است ولي کشيد گي و بلندي ستونها به ارتفاع ١٢ متر و وحدت ويکپارچگي  هنري در اين کاخ کاملا نو ظهور و ايراني است . همچنين نقش برجسته در خدمت معماري از مختصات مجسمه سازي  ايران شمرده مي شود .

پيکرتراشي دوره ي هخامنشي :

 در تخت جمشيد راه دستيابي به کاخ ﺁپادانا ازدروازه هاي عظيم با تنديسهايي ازگاوهاي ادم ٬ سروعمود برتالاربزرگ مي‌گذرد . پلکانهايي ازنقش برجسته ٬ گويي اين نقش برجسته ها نمايش مختصر جشنهاي ﺁغازسال نودرکاخ تخت جمشيد بوده  است . برخي از نقش برجسته ها نيز رنگي بوده اند ولعابدار . ممکن است ايرانيان دراين کارازنقشها ي برجسته ﺁشوري  الهام گرفته با شند . هدف و وظيفه اين نقشها ستايش پادشاه و نمايش قدرت امپراتوري هخا منشي است .

هنر حجاري هخا منشي ﺁميزه اي از قدرت٬ وقار٬ ظرافت و عظمت همراه با تجربه ها ي هنري اعصار قبل ايران  وتاثيرات ﺁشوري است براي مثال نحوه ي ايستادن و ﺁرايش سروريش به نقش برجسته هاي ﺁشوري شبيه است ولي ظرافت  در پرداخت به جزئيات در ﺁثار ايراني بيشتر به چشم مي خورد٬ همچنين نشان دادن چين لباس وپارچه در ﺁثار ايراني بهتر  اجرا شده اند . نقش برجسته تاجگذاري داريوش بر يکي ازدروازه هاي تخت جمشيد در حاليکه در پشت اوخشايارشاه  ايستاده است ازجمله ﺁثاراين دوره اند . همچنين نقش موجودات اساطيري را مي توان بر سر ستونها تماشا کرد . هنرحجاري  ايراني در دوره ي هخا منشي از مرزايران نيز فراتر رفت ازجمله مي توان به ستون معروف سرنات درعهد امپراتور ﺁشوکا در هند اشاره کرد که امروزه سمبل هند (ﺁرم رسمي ) شده است .

 

ريتون ( جام شاخي ) يا ساغرهاي زرين :

ريتونها با شکلهاي جانوري مختط نمودار علاقه ايرانيان به زيبايي و ظرافت است . اشکال جانوري ريتونها نظيز احجام  تخت جمشيد است که عناصري از فرهنگ بين النهرين را در بردارند .

 

قالي پازيريک :

اين قاليچه پشميني زيرتپه اي درپازيريک در ﺁلتاي مغولستان نزديک نواحي جنوبي سيبري بدست امده که با نقش هخامنشي  (عناصرﺁشوري وايراني ) قديمي فرش دستباف ايراني است و معجزه ﺁسا براي ما محفوظ مانده است . اين يادگارکهن در  نقطه اي چنان دورافتاده نشان مي دهد که درهمان دوران نيزقالي ايراني چون مصنوعي نفيس به اقصا بلاد صادرمي شده است .

 

هنر اشکاني :

سلوکي ها يوناني بودند واشکا ني ها هم دنباله رو دستاوردها ي هنري يونانيان بودند. اکثر پيکره هاي اشکاني از تناسب و  ترکيبي برخوردارند که اصولا خاص هنر يوناني است مانند : مجسمه ي مفرغي مرد اشکاني در موزه‌ي ايران باستان .

 پس هنر اشکا ني زير نفوذ هنر يوناني قرار داشته است . ﺁثاري از نقا شي دوره اشکانيان در کوه خواجه (سيستان) ودورااروپوس (بين النهرين) بذست امده که اين نقاشيها نيز از تا ثيرات هنر يوناني مبرا نيست. اما در نقاشيهاي کوه خواجه  سرچشمه هاي هنر ايراني را مي توان جستجو کرد و ﺁن استفاده از رنگهاي تخت بدون سايه روشن است .

 

هنر ساساني :

در سال (٢٢٤ميلادي ) ﺁخرين پادشاه اشکاني مغلوب اردشيرساساني شد. در هنر ساساني روايتگري و حرکت نسبت به  هنرهخا منشي ارجحيت دارد. درنقش برجسته هاي ساساني نماد گرايي کاهش مي يابد ودرعوض واقع گرايي تقويت ميشود.

موجودات (انسانها وجانوران) که درنقش برجسته هاي هخامنشي حالتي اسطوره اي وفوق طبيعي داشتند در ﺁثارساساني  زميني تروملموس ترو واقعي ترمي شوند. تاثيرات واضح ترهنررومي بر ﺁثارساساني درنقش برجسته هاي طاق بستان  بهتر ديده ميشود. در نقش رستم نزديک تخت جمشيد نقش برجسته پيروزي شاپور اول بر امپراتور روم ودر نقش برجسته ديگر اعطا ي منصب پادشاهي براردشير اول ديده مي شود . نقوش برجسته طاق بستان نيز تجسم رويدادها و يا نمايش عظمت واقتدار است .

 

نقاشي در دوره ساساني :

درعصرساساني پيام ﺁوراني نظيرماني ومزدک برخاستند . دراين ميان ماني که خود نقاش نيز بود برگها يي از کتاب اوبه  نام ارﮊنگ بجاي مانده است. همچنين نقاشيها يي که درترکستان بدست ﺁمده پيوند نقاشي ايراني بعد از اسلام را با اين دوره  نشان مي دهد . شيوه نقاشي فرسك وموزائيك در اين دوره رايج بود . اسلوب ديوارنگاري برروي ديوارهاي گچي و آهكي با آثار زيبايي پديد آمد . تصاوير حاكي از صحنه هاي شكار و مراسم متداول دربار بود . رنگها تخت و بدون سايه روشن ، مرز پيكره ها و نقوش با رنگ تيره دورگيري مي شد . در نقاشيهاي ايوان كرخه و در قصر بيشاپور نقاشيهايي به روش موزائيك به دست آمده است .

نقاشي ساساني موجب الهام نقاشان اسياي مركزي در مكانهاي بودايي و نقاشي بيزانسي و منسوجات مصري شد . وارث حقيقي ايران ساساني «اسلام» است .

 

نقاشي مانويان :

سال تولد ماني 215 ميلادي و در سال 277 ميلادي كشته شد . ماني عقايد خود را به صورت نقاشي تبليغ مي كرد . به دستور ماني تالارهايي به نام «نگارستان» ساخته شد . برديوار اين تالارها داستان خلقت آدم و سرنوشت او، تصاويري از عقوبت انسانها در بهشت و جهنم بر پايه اعتقادات او نقاشي شده اند. ماني را پيامبر نقاش مي شناسند.

 

قالي بافي در دوره ساساني :

قالي بافي در اين دوره رواج زيادي داشته است. از اين ميان فرش " بهارستان " است که با نخها ي ابريشم زرين وهزاران  قطعه جواهر مرصع بافته شده است .

 

 فلزکاري در دوره ساساني :

در ﺁثار فلزي همچون بشقا ب ٬جام٬  گلدان و زيورﺁلات اين دوره باز نقوش مشابهي از صحنه ها ي شکار٬ جلوس شاه و اعطا ي منصب شاهي ونقوش پرندگان وگلها وحيوانات اساطيري ديده مي شود. بعدها همين نقوش در هنر بعد از  اسلام ادامه يافت. رشد فلزکاري دردوره ساساني با افول نگارگري همراه بود زيرا فلزجاي سفال را گرفته ومقاوم تربود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 باریکترین خانه جهان با مساحتی کمتر از 4.2 متر در شهر ورشو به عنوان نشانه‌ای از فقدان جای مناسب برای ساخت و ساز در لهستان ساخته شد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

معماري اکسپرسيونيست يک حرکت معمارانه بود که در شمال اروپا در دهه اول قرن بيستم به موازات هنر بصري و عملي اکپرسيونيست پيشرفت کرد.

عبارت "معماري اکسپرسيونيست براي اولين بار فعاليت‌هاي پيشرو(اوان گارد) هلندي و استراليايي وچکسلاواکي و دانمارکي را از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۴توصيف مي‌کند. تعريف مجدد بعدي اين عبارت بر ميگردد به ۱۹۰۵ و همچنين گسترش ان براي احاطه کردن بقيه اروپا. امروزه اين معني از خيلي مرزهاي دورتر گذشته تا به معماري هر زمان و مکاني که بعضي کيفيت‌هاي حرکت طبيعي برگردد مثل: تحريف,تکه تکه شدن يا ارتباط سخت و پرفشار احساسات.

اولين بار اين واژه در سال 1911 براي توصيف آثار کوبيستي و فوويستي که در برلين به نمايش گذاشته شده بود به کار رفت.مفهوم آن در معناي وسيع به هنر هر مکان و زماني اطلاق مي شود که تاکيد بر واکنش حسي هنرمند اولي تر از نظاره دنياي خارج است .

درتاريخ هنر و نقد هنر به سبکي شناخته مي شود که درآن قراردادها و سنتهاي طبيعت گرايي کنار نهاده مي شود و تاکيد بيشتري بر ايجاد و اعوجاج و اغراق در شکل و رنگ به جهت بيان فوري احساس هنرمند وجود دارد.

هنرمندان اکسپرسيونيست با بکاربردن روش و فنون مختلفي چون فنون چاپ و مجسمه سازي بر احساسات شخصي نسبت به موضوع تاکيد داشتند.در اکسپرسيونيسم، احساسات فردي به بيرون تجلي پيدامي کند و به ديگران منتقل مي شود در اين سبک موقعيت ذهني يا شرايط حسي هنرمند به شکلي مشابه به موجودزنده،به نمايش گذاشته مي شود.

موضوعات نقاشي اکسپرسيونيستها غالبا به موقعيت و شرايط انساني مربوط بود. رنگهايي که توسط نقاشان اکسپرسيونيست استفاده مي شد عمدتا رنگهايي خام ،درخشان و نامرتبط با موضوع نقاشي بود.که به نوعي بيانگر تجليات و تمايلات فردي ايشان بود.

نقاشان" امپرسيونيست "دراين موردبا اکسپرسيونيستها همسو بودند و از رنگهايي‌ نامربوط استفاده مي کردند.

مهمترين پيشگام اکسپرسيونيست "ون گوگ  vangogh" بود که به طور آگاهانه طبيعت را براي بيان رنج دهشتناکآدمي بصورت اغراق آميز به تصوير کشيد . او و اکسپرسيونيستهاي بعد از وي در کاربرد حسي رنگ وخط تاکيد عمده اي بر احساس و انگيزش خود داشتند.

 گوگن – اکسپرسيونيست – بطور آشکار و صريح اصول

سمبوليسم را که به نوبه خود به عنوان محمل ارتباطي براي کاراکسپرسيونيسم بسيارحائزاخميت بود پذيرفت. وي تمام فرمها را ساده و مسطح کرده از رنگ به گونه اي بهره برد که تمامي تشابه آن به واقعيت از بين برود در ضمن او از بازنمايي سايه اجتناب کرد.

و اما حالا مي پردازيم به ورود " اکسپرسيونيسم " به معماري :

معماري به نام "اريک مندلسون" هرچند آثاري نه چندان مهم را در معماري مدرن خلق کرد اما به عنوان کسي که اصول و جنبش "اکسپرسيونيسم" را وارد معماري کردحائزاهميت است .

مندلسون در سال 1919 به خاطر ارائه اسکيسهاي تصوري‌ خود در "گالري کاسيرر" شناخته شد. اولين اسکيسهاي او از زبان "واگنر" و "آلبريخ" الهام گرفته اند . اسکيسهايي‌ که در طي جنگ و بلافاصله پس از آن طراحي شده اند نيرويي پرخاشگرانه و کاراکتر سمبوليک مبهمي دارند و به خوبي در قالب جنبش "اکسپرسيونيست معاصر" جاي مي گيرند.

در سال 1920 مندلسون اولين موقعيت عملي را براي بيان ايده هاي خود، با احداث "برج رصدخانه اينشتين" در "پوتسدام" پيدا مي کند.اين اثردرجهت واقعيت بخشيدن به يکي ازاين « بينشهاي گذرا» به مستقيم ترين صورت ممکن به شمار مي آيد .

                

مندلسون در اين بنا فرمي را در نظر دارد که دراولين جهش ، در يک توده مايع ثبت شود . مصالح مناسب طبيعتاً، بتون آرمه است که به علت قابليت شکل پذيري خاص خود،دراين دوران وسيله اي براي آزادي از قيد و بندهاي زاويه قائمه وطبقات منطبق بر هم براي‌معماران به نظر مي رسد.

ولي امکانات لازم براي اجراي قالبهاي منحني شکل و متداوم موجود ندارد و در نتيجه اين برج با آجر ونمايي‌پوشيده از سيمان سفيد ساخته مي شود. البته شيشه هاي ساختمان به علت عدم دسترسي به فرآيند خم کردن شيشه به صورت صاف هستند. اين اثر تا حد تصويري از يک مفهوم آبستره نزول مي کند و همراه با "گوتهانوم" اثر دورناخ و چند اثر پوئلزيک ، کوششي در جهت اعمال مو به موي عناصر اکسپرسيونيستي در زمينه معماري سالهاي پس از جنگ تلقي مي شود.

معماران اکسپرسيونيست با تعميم اشاره هاي پلاستيکي خود براي منظور خود از نوارهاي تزييني که بر عناصر نامشخص تاکيد گذارده و نقاط شروع منحنيها را نشان مي دهند استفاده مي کنند .شيوه کار آنان مطمئن،مستقيم وظاهراً بدون ترديد است و آثار آنان همواره با ترجيح فرمهايي‌ که در طرحهاي نقاشان اکسپرسيونيست - با شاخصه احساسي بودن خطوط - موجود بود بيان شده اند.       

طراوت بينش اوليه در ساختمان هاي به اتمام رسيده ، به طور کامل احساس مي شود و بر شدت هر تصوير منتقل شده است .البته ميان کارهاي اکسپرسيونيستهاوافرادي مانند"تئو ون دوويسبورگ"که سبک "دستيل"را پايه گذاري کرد شباهت هاي خاصي ديده مي شود که به علت شروع نگرشي نو در طراحي معماري و آغاز جنبش مدرن بود . . .

معماري اکسپرسيونيستي نيز همچون اشعار اکسپرسيونيستي ملهم از اثر فريدريش نيچه ، چنين گفت زرتشت بود که در 85- 1883 نوشته شده و مملو از استعارات معمارانه است . نفي بورژواها) امتيازهايي که براي شهر نشيني قائل مي شدند) ، نفي تاريخ و نفي وضعيت موجود و اعتقاد به اصالت فرد ، تقدس ادراکات حسي ، انتظار ظهور انسان جديد و بالاخره آفرينش و خلاقيت به عنوان تظاهر الهامات متعالي ، همه موضوعاتي بودند که مباني فلسفي اين جنبش را تشکيل مي دادند .

معماري اکسپرسيونيستي از منابع بسيار گوناگون الهام گرفته است که به طور خلاصه مي توان چنين بيان کرد:   


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

مقدمه :

اين بناي باستاني در شمال غربي فيروزآباد واقع شده است. مصالح اين كاخ ساروج و سنگ لاشه مي باشد كه با روكشي از گچ پوشيده شده است.

بناي اين كاخ مربوط به اردشير اول بنيانگذار سلسله ساساني (سده 3م) است.

به علت قرار گرفتن اين كاخ در كنار چشمه «قمپ آتشكده» آن را آتشكده فيروزآباد نيز مي نامند.

اين بنا با طول 116 متر و عرض 55 متر يکي از کاخ هاي ييلاقي اردشير به شمار مي رود که از سنگ پاره و ملاط گچ ساخته شده و نماي آن از شمال به چشمه جوشان ورودي موسوم به برم پير (قمپ و خنب) که آب زلالي از آن مي جوشد و جاري مي گردد و از جنوب به ديوار باره بلندي است که آتشکده اصلي در آن جهت و بيرون از کاخ ساخته شده است.

از ورودي شمالي بعد از ايواني به طول 28 و عرض 14 متر با سقف گهواره اي به تالار مياني مربع شکل و گنبد واري به ابعاد 14×14 وارتفاع بين 25-21 متر ول مي شود و از تالار مياني به دو تالار قرنيه در شرق و غرب اتصال دارد و هر تالار با راهروهاي جداگانه به بخش هاي ديگر کاخ راه دارند و راهرو تالار غربي به پلکان طبقه دوم کاخ منتهي مي شود. ايوان جنوبي بيشتر به اتاق هاي چهار جانب کاخ که به نظر جمعي از کارشناسان مهمانسراي کاخ بوده و به ورودي جـنـوبـي باز مي شود. گچ بري و تزئينات تالارها بسيار زيبا و با شکو شبيه کاخ تچر، تخت جمشيد مي باشد زيربناي کاخ با چشمه جوشان 8500 متر مربع مي باشد.

آتشکده فيروزآباد- کاخ اردشير بابکان

نماي بالا                    بخش باز سازي شده                    داخل کاخ

كاخ اردشير بابكان :

زير بناي اين كاخ 115×55 متر است و اطراف آن را ساختمان ها و ديوارهايي پوشانده كه آثار آن هنوز باقي است. مصالح اين كاخ از سنگ لاشه و ملات گچ است. كاخ داراي سه ورودي است و ورودي اصلي در سمت جنوب قرار دارد. در شرق و غرب حياط ، در هر دو طرف دو اتاق با طاق گهواره اي وجود دارد. دو ايوان در شمال و جنوب اين بخش ساخته شده كه پشت ايوان شمالي سه تالار گنبددار مربع شكل جاي دارد.  يكي از تالارها داراي گنبدي با دهانه باز است.

تزئينات  به كار رفته در اين تالارها قابل مقايسه با تزئينات  كاخ " تچر" تخت جمشيد است و ابعاد بزرگ سه تالار اين كاخ آدمي را به تعجب وا مي دارد.كاخ دو طبقه بود و بعد از تالارها، ايواني رفيع يادآور ايوان هاي بزرگ دوره اشكانيان است. در هر طرف ايوان دو تالار با سقف هاي گهواره اي ديده مي شود. اندازه اتاق هاي اين كاخ با اندازه اتاق هاي قلعه دختر برابر ، و طرح هر دو بنا مشابه است. آثار گچ بري هاي دوره ساساني ، در اين ساختمان  به قوت خود باقي است و ستون هايي مشابه ستون هاي نماي خارجي، در داخل نيز به كار رفته است. زير بناي كاخ با بركه ي آن 8496 متر مربع است. برخي از قسمت هاي سالم مانده كاخ در سال هاي اخير از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور بازسازي و تعمير شده است.

 

ساير آثار اطراف كاخ

آثار بناي آشپزخانه در پشت كاخ، تل نقاره خانه در مجاورت كاخ و قلعه حسن آباد و برخي روستاهاي باستاني ديگر در اطراف كاخ وجود دارد. بناي امامزاده جعفر در محدوده ي شهر قديم كه از دوره ايلخاني باقي مانده و با سنگ قبرهاي بسيار جالب كه يكي از آنها تاريخ 741 ه. ق را دارد ، از آثار ديگري است كه در اطراف اين كاخ وجود دارد.

كاخ آتشكده پارس

ديگر از بناي معظم و كم نظير باستاني فيروزآباد كه بصورت ويرانه‌ايدرآمده، كاخ بزرگي است در سوي باختري شهر كنوني و آنطرف رودخانه. فضاي زيربنا 55×104 متر ميباشد، و اردشير پس از گشودن تمام نواحي پارس و كرمان و شكست شاهانمحلي اين نقاط، دستور داد تا در فيروزآباد علاوه بر تجديد بناي شهر، آتشكده و كاخيباشكوه بسازند و آنرا «ايران را شكوه افزايد» نام گذارد.

كاخ فيروزآباد نخستين بناي طاق و گنبددار عهدساساني است كه با يك اسلوب معماري اصيل ملي با سنگهاي نيمه تراش ميخكي ساخته شده، وطاق و گنبد هم از سنگ و سبك آن هم ايراني ميباشد. ستونهاي چهارگوش و نيمه ستون همهاز سنگ ميخكي در اين ساختمان بكار رفته، و اين نوع ستون سازي در بناهاي اشكاني نيزديده شده است. درون بنا و روي سنگها را با گچ‌بريهاي عالي كه ويژه معماري عهدساساني است مزين گرديده، و بالاي طاقچه‌ها و درگاهها گيلوئي‌هائي است به سبكگيلوئي‌هاي بالاي درگاه‌ها در تخت جمشيد.

كاخ و آتشكده فيروزآباد با آنكه در آغازشاهنشاهي اين دودمان ساخته شده، از بهترين ساختمانهاي عهد ساساني و طرح و نقشه وهنر آن كاملاً ايراني و ملي است. قسمتي از اين بنا كه طاقهاي سنگي گنبدي آن بجامانده شامل بسياري از نكات و اصول جالب معماري است كه دوره‌هاي بعد در سايرساختمانهاي ساساني از آن تقليد شده، و چون اساس بنا از سنگهاي ميخكي و بعلاوهتالارها و راهروها و ايوانها و اطاقهاي زيادي دارد، بر كاخ سروستان كه طاق گنبدي آنبا آجر ساخته شده و تالارها و اطاقهايش محدودتر ميباشد، برتري دارد.

نويسندة تاريخ صنايع ايران «كريستي ويلسن» درباره اين سبك بديع معماري ساساني و طاق آجري و سنگي بحث محققانه‌اي دارد كه قسمتياز آن بر اين مفاد است: «معمولي‌ترين شكل طاق زمان ساساني طاقهاي نيم دايره‌ايميباشد كه اغلب اوقات از ستونهاي خود عقب‌تر زده شده است. طاقهاي شلجمي شكل را درقسمت بالا با گچ پر مينمودند تا اينكه شكل نيم دايره بخود گيرد. اگرچه طاق‌هاي نوكتيز در زمان ساسانيان ديده ميشود، ولي باستان‌شناسان معتقدند كه اين شكل طاق درزمانهاي بعد بيشتر مرسوم و متداول گرديده است. ستون در ساختمانهاي ساساني بكار بردهميشد، ولي زياد معمول نبود، مگر اينكه ستونها را از چوب ميساختند كه اثري از آنهاباقي نمانده است. يك قسم ستون بزرگ كه از آجر و سنگ و گچ ساخته ميشد، مورد استعمالزياد داشت. ستونهاي متصل بديوار را جهت تزئين مي‌ساختند، مانند ستونهاي سر در طاقكسري در تيسفون، و ستونهاي عقب غار طاق بستان. ديوارهاي ضخيم كه يا از سنگ نتراشيدهو يا از پاره آجر و گچ ساخته شده، مخصوص اين زمان و متداول بوده است. اگرچه اينگونهساختمان خيلي ظريف نيست، ولي نتايج نيكو از آن ميبرده‌اند. قصرها و عمارات را درداخل و خارج با گچ‌بريهاي قشنگ تزئين مينمودند، و اگر لطافت نداشت قوي و محكم بنظرميآمد». 

ديوارهاي بيرون كاخ، پنجره نداشته، شبيهديوار دژ ساخته مي‌شده، اما داراي ستون‌هاي چسبيده بديوار و طاق بوده است. در جهتجنوبي بيرون از كاخ، غدير آب زلالي است بنام خنپ يا قمپ آتشكده كه آب از همانجاجوشيده، جاري ميگردد. خاورشناس‌روسي استاد و. بارتلد نويسنده جغرافياي تاريخي ايرانبنا بگفته اصطخري مينويسد: دم دروازه شهر در كنار استخر آب، پرستشگاه آتش‌پرستانبنام «بارين» برپا بوده، نبشته‌اي بخط پهلوي داشت، بر روي آن نوشته بودند كه برايساختمان اين پرستشگاه سي هزار دينار زر خرج شده است

مانده‌هاي اين كاخ مينماياند كه هنگامآباداني تا چه اندازه با شكوه و عظيم بوده است، و اينك كه از ايوان بزرگ مدائن وبناهاي فراوان ديگر ساسانيان قسمتهاي مهمي برپا نمانده، نگاهداري مانده‌هاي اين كاخو بناي سروستان و شاپور كازرون و ترميم آنها، بر هر فرد ايراني واجب و از جملهفرائض ملي بشمار ميرود.

نماهايي از کاخ ارشير بابکان يا آتشکده ساساني؛ فيروزآباد

در ميان نزديك به يك ميليون و دويست هزار اثر تاريخي در ايران، شهر باستاني گور يا «فيروزآباد» كنوني، ارزش و اهميت بسياري دارد؛ چه از حيث تاريخي و چه از نظر هنر، معماري و شهرسازي ايران قبل از اسلام، با اين وجود گور به اندازه اعتبار خود شناخته نشده و در سايه گمنامي و فراموشي، برنامه ريزي چنداني براي بازسازي و ساماندهي محوطه آن صورت نپذيرفته است. آنچه انجام شده بيشتر در حوزه عمل سازمان ميراث فرهنگي بوده، نه در سطح ملي و جالب آنكه شهر باستاني گور يكي از ۱۷ نامزد ايران براي ثبت در فهرست آثار جهاني است. آنچه در پي مي آيد كوششي است براي معرفي شهر گور كه گمان مي رود دست كم قبل از ثبت در فهرست ميراث فرهنگي جهانيان، بايد اندكي نيز نزدايرانيان شناخته گردد.

فيروزآباد كنوني را در عهد باستان «اردشيركوره» و «شهر گور » مي ناميدند كه معرب آن «جور» گرديده است. اين شهر در روزگاران گذشته يعني عهد شاهنشاهي ساساني و سده هاي نخستين اسلام، مركز كوره اردشير و يكي از پنج ناحيه معروف پارس راتشكيل مي داده است. نام كنوني اش بنابه گفته مقدسي تاريخ نويس سده چهارم هجري چون خوش آيند اميرعضدالدوله ديلمي نبود كه بگويند «ملك به گور رفت، به فيروزآباد تبديل گرديد و ظاهراً اين نام بايداز نام «فيروز » نياي انوشيروان گرفته شده باشد كه ساختمانهايي در زمان خود در آنجا بنا نموده است. راه شيراز به بندر باستاني سيراف از همين شهر مي گذشته است كه هنوز برخي از بقاياي اين جاده نيز وجود دارد. فيروزآباد نخستين آثار و سنگ نگاره از بنيان گذار شاهنشاهي ساساني را در خودنگاه داشته است و به مناسبت نماياندن معماري عالي و هنر شگرف اين دودمان برجسته، يكي از جاهاي باارزش و باستاني كشور به شمار مي رود.


 

 

  


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

این عکسها از طراحی بیرونی میباشد و با زاویه های مخطلف نشان داده شده است.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باسلام!...مدیریت سایت ازشمابه خاطرحسن انتخابتان تشکرمیکند.این سایت درنظرداردقدمی تازه دررابطه باپیشرفت پروژه های معماری وعمرانی بردارد.
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 378
بازدید کل : 152558
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما Future Google PR for memarie-modern.lxb.ir - 7.10
افزایش آمار سایت
قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو